بدون عنوان
خیلی وقته براتون ننوشتم راستش دلایل زیادی داشت حالا بگذریم نمی دونم وقتی بزرگ می شید اصلا اینها رو می خونید یا نه تازه کلی هم توی یک دفتر براتون نوشتم
نمی خونید؟
خیلی بی معرفتید اگه نخونید
ولی خدائیش هم خیلی وقتتون رو می گیره ولی سعی کنید بخونید شاید خیلی چیزها براتون جالب باشه واما بگم از این روزها...........
این روزهای گرم پرهام خیلی گریه می کنه نمی دونم از دندوناشه یا نه ولی فکرنکنم فکر کنم حالا چون فهمیده شده ولی نمی تونه حرف بزنه منظورش رو با گریه به ما می فهمونه البته گریه که چه عرض کنم با جیغ بعضی وقتها خیلی کلافه میشم ولی سعی می کنم هر جور شده با بازی سر گرمش کنم
واما طاهای گلم هم به تقلید از پرهام یک خورده اخلاقش بد شده ولی طاها جونم تو خیلی پسر فهمیده ای هستی گلم واقعا بهت افتخار می کنم
صبح ها معمولا طاها جونم شما ساعت 8 بیدار میشی و بعد از شیر خوردن و کارهای معمولی یک خورده برات کتاب می خونم گلم تا خونه ساکت باشه و پرهام بخوابه چون اگه بیدار بشه قیامت میشه بعد من میرم دنبال کارهام و شما تلویزیون نگاه می کنی و هر چند دقیقه می پرسی مامان پس کی بیدار میشه
ساعت نه ونیم تا ده هم پرهام جونم بیدار میشی و صبحانتو که خوردی من فقط نیم ساعت وقت دارم به کارهام برسم چون شما دوتا به نوبت شروع می کنین به گریه زاری پس کارها تعطیل میشه و بازی و قصه گفتن و اگه من خوش شانس باشم شما دوتا یکم تلویزیون نگاه می کنید از بازی هامون بگم
آب بازی-قطار بازی-لگو بازی-نقاشی با رنگ انگشتی- اجرای کنسرت زنده-
بازی غذا درست کردن این معرکه است چون کلی لوبیا و نخود باید بهتون بدم و یک قابلمه به هر کدومتون و قاشق وکمی هم آب اینجوری منم می تونم غذا درست کنم الته تصور خونه بعد از اون غذا درست کردن وحشتناکه
خلاصه تا ظهر همینجور می گذره و تا من میرم تو آشپزخونه بعد از 5 دقیقه صدای جیغ یک کدومتون بلنده بعد ناهار من می مونم و یک خونه وحشتناک تازه اون موقع هم خوابتون میاد و بازهم گریه زاری تا بخوابین
بعضی وقتها اینقدر خسته میشم که خدا می دونه ولی خدارو شکر می کنم که شما دوتا سالمین وخدا دوتا فرشته کوچولو به من هدیه داده خیلی دوستتون دارم
بعد از ظهرها وقتی بابا میاد با همه خستگیش با شما بازی می کنه و کلی با بابا کشتی می گیرید وسوارش میشید
یادتون باشه من وبابا خیلی دوستتون داریم
این عکسها رو وقتی داشتم تو عکسهاتون می گشتم پیدا کردم این عکس مال قبل از عیده که رفته بودیم خرید چه خریدی هم کردیم با این دوتا ماشین
طاها جونم این عکس رو وقتی دو سال و نیمت بود خاله سحر ازت گرفته که من خیلی دوستش دارم