♥♥ فرشته های روی زمین ♥♥

داستان پیرمرد وپسرش

1389/12/17 10:47
نویسنده : مامان سارا
327 بازدید
اشتراک گذاری

 

پیرمردی تنها در مینه سوتا زندگی می کرد . او می خواست مزرعه سیب زمینی اش راشخم بزند اما این کار خیلی سختی بود .تنها پسرش که می توانست به او کمک کند در زندان بود پیرمرد نامه ای برای پسرش نوشت و وضعیت را برای او توضیح داد
پسرعزیزم من حال خوشی ندارم چون امسال نخواهم توانست سیب زمینی بکارم من نمی خواهم این مزرعه را از دست بدهم، چون مادرت همیشه زمان کاشت محصول را دوست داشت. من برای کار مزرعه خیلی پیر شده ام. اگر تو اینجا بودی تمام مشکلات من حل می شد من می دانم که اگر تو اینجا بودی مزرعه را برای من شخم می زدی
دوستدار تو پدر

پیرمرد این تلگراف را دریافت کرد
پدر, به خاطر خدا مزرعه را شخم نزن , من آنجا اسلحه پنهان کرده ام
۴ صبح فردا ۱۲ نفر از مأموران Fbi و افسران پلیس محلی دیده شدند , و تمام مزرعه را شخم زدند بدون اینکه اسلحه ای پیدا کنند
پیرمرد بهت زده نامه دیگری به پسرش نوشت و به او گفت که چه اتفاقی افتاده و می خواهد چه کند ؟
پسرش پاسخ داد : پدر برو و
سیب زمینی هایت را بکار، این بهترین کاری بود که از اینجا می توانستم برایت انجام بدهم

پسرای گلم:

هیچ مانعی در دنیا وجود ندارد . اگر شما از اعماق قلبتان تصمیم به انجام کاری بگیرید می توانید آن را انجام بدهید
مانع ذهن است . نه اینکه شما یا یک فرد کجا هستید

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

مامانی یاستین
17 اسفند 89 11:15
خیلی عالی بود...
مامان آوا
17 اسفند 89 11:25
مرسی گلم که به ما سر زدی پسر گلات رو ببوس......چقدر اسماشون قشنگه خواهر من عاشقه اسم طاها ست می خواد در آینده اسم پسرشو بذاره محمد طاها
مامان نازدونه ها
17 اسفند 89 12:16
ممنون که سر زدی دو گل خوشبوت رو میبوسم
مامان فرشته
17 اسفند 89 12:23
هورااااااااااااااااا درست شد آخ جوننننننننننننن
نسترن
17 اسفند 89 12:38
سلام سارا جون. خیلی خوب بود
مامان مريم
17 اسفند 89 14:32
سلام سارا جان ممنون که اومدي.راستي پسر اي شما همسن پسراي منند.تو وبلاگ اشپزيم لينک کردم خوشحال ميشم بياي و دوستهاي خوبي بشيم.بوسسسسسسسسس
مامان آنیسا
18 اسفند 89 3:06
سلام عزیزم خسته نباشی با این وبلاگ زیبا وجالبت عالیه من حتمااسم فرشته های کوچولوتو به دوستهای آنیسا اضافه میکنم
رز
18 اسفند 89 9:31
ساراجونم مطالب شما هم خیلی خیلی زیبا و آموزنده است گلم من کارمند دانشگاه هستم و از کتابخونمون کتاب زیاد می گیرم و مطالبش خوبش رو انتخاب می کنم می بوسمت مهربونم
محمد گیان
18 اسفند 89 14:20
سلام جالب بود
محمد گیان
19 اسفند 89 11:44
سلام به خاله سارا و فرشته های عزیز پیشاپیش فرا رسیدن سال نو را به شما تبریگ میگم انشاله که سالی پر از خیر و برکت براتون باشه