لغتنامه پرهام
خوبی مامانی؟امروز می خوام در مورد تو بنویسم شاکی نشی گلم از طاها می نویسم آخه مامانی اون بزرگتر دیگه
حالا گوش کن می خوام از کلماتی که الان می گی بگم چون ممکنه بعدا به علت آلزایمر یادم بره می دونی مامانی اصولا بچه ها اولین کلمه که می گن یا آب یا مامان یا بابا ولی شما گل پسر چون هیچ کارت تو اصول جا نمی گیره اولین کلمه ای که در یکسال و یکماهگی ادا فرمودی کلمه دو بود به اینحالت دووووو اینقدر لبات خوشگل می شد و روی اون وووووووو یک مکث قشنگ می کردی حالا این دوو به معنای چی بود فکر می کنی؟
به معنی توپ شما عشقم علاقه عجیبی به توپ داشتی و داری واولین کلمه ای که گفتی دو بود به معنای توپ بعد این دووو شد دوب بعد شد دوب دوب بعد شد توپ توپ بعد دیگه همین تا مدتها تنها کلمه ای که می گفتی همین بود یعنی توپ در اشکال مختلف
خلاصه عزیزم کم کم ب ب می گی یعنی به به و خوراکی نشون می دادی
دد می گی به معنی همون دد که اینو دیگه اصولشو رعایت کردی ومثل همه بچه ها می گی
از همه مهمتر دادا و بعضی وقتها طا طا وقتی از خواب بیدار می شی هنوز گیجی که شروع می کنی با یک لحن خیلی خیلی قشنگی به
دا دا گفتن ودنبال طاها می گردی
کم کم ساسا هم می گی ساسا یعنی من بیچاره
دیگه بگم برات که بابا رو قشنگ می گی عزیزم و عاشق بابا ایمانی
بعضی وقتها اگه دوست داشته باشی برای اینکه دل من نشکنه یک ماما هم می گی دست گلت درد نکنه
راستی تازگیها هر بچه ای که توی خیابون می بینی می گی نا نا یعنی نینی
گربه هم که می بینی یک صدای مثل میو میو از گلوی خوشگلت درمیاری اینقدر قشنگ که خدا می دونه یکی دو دفعه هم فقط وقتی پرنده می بینی می گی جوجو
وقتی تلفن زنگ می زنه با عجله می دوی طرف تلفن انگار یک وظیفه ای بهت محول شده که باید به نحو احسنت انجام بدی گوشی رو برمی داری ویک ا به معنی الو می گی وبا زبون خودت شروع می کنی به حرف زدن تازه بعضی وقتها الکی هم می خندی مثلا می خوای ادای ما رو در بیاری
قربونت برم مامان که اینقدر شیرینی