♥♥ فرشته های روی زمین ♥♥

داستان پندآموز

1389/12/8 16:01
نویسنده : مامان سارا
263 بازدید
اشتراک گذاری
 
در زمان ها ي گذشته ، پادشاهي تخته سنگ را در وسط جاده قرار داد و براي اين كه عكس العمل مردم را ببيند خودش را در جايي مخفي كرد. بعضي از بازرگانان و نديمان ثروتمند پادشاه بي تفاوت از كنار تخته سنگ مي گذشتند. بسياري هم غرولند مي كردندكه اين چه شهري است كه نظم نداردحاكم اين شهر عجب مرد بي عرضه اي است و ... با وجود اين هيچ كس تخته سنگ را از وسط بر نمي داشت . نزديك غروب، يك روستايي كه پشتش بار ميوه و سبزيجات بود ، نزديك سنگ شد.


بارهايش را زمين گذاشت و با هر زحمتي بود تخته سنگ را از وسط جاده برداشت و آن را كناري قرار

داد. ناگهان كيسه اي را ديد كه زير تخته سنگ قرار داده شده بود ، كيسه را باز كرد و داخل آن

سكه هاي طلا و يك يادداشت پيدا كرد. پادشاه در ان يادداشت نوشته بود : " هر سد و مانعي مي تواند يك شانس براي تغيير زندگي انسان باشد
 
 
 
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان ال آی
8 اسفند 89 16:38
سارای عزیز سلام .این یه برنامه کامپیوتری هست .
Wondershare Photo Collage Studio


ممنون عزیزم
مامان ال آی
8 اسفند 89 19:56
عزیزم باید بری تو گوگل بنویسی دانلود آسان ،بعد اون برنامه رو سرچ کنی.


مرسی خانمی
مامان شازده کوچولو
8 اسفند 89 20:53
سلام عزیزم، من داستانهای کوتاه رو خیلی دوست دارم ، داستانهای جالبی گذاشتی ممنون ، روی ماه گل پسرا رو از طرف من ببوس.


ممنونم خانمی چشم شما هم گل پسرتو ببوس